نیروی کار کنونی استعدادهای ذاتی خیلی بیشتری در مقایسه با گذشته دارد. افراد برای کسب مهارت های مدیریتی به فناوری بهتری دسترسی دارند و تحصیلکردهتر هستند؛ مدیران درک عمیقتری از پویایی تیم دارند و میل رقابتی برای حصول دستاوردهای بیشتر همیشه بخشی از بازی است.
اما این مزایا، آنطور که انتظار میرود، لزوماً تأثیر مثبتی بر حسابوکتابهای شرکتها ندارند. آمار نشان میدهد که مدیران انگلیسی در مدیریت افراد شکست میخورند و این مسئله سالانه ۸۴ میلیارد پوند (حدود ۴/۱۱۲ میلیارد دلار) برای شرکتها هزینه برمیدارد.
اگرچه این رقم ظاهراً هشداردهنده است، کارمندانی که حتی روزانه یک ساعت کاری تلف میکنند هم، ممکن است زیانهای قابلتوجهی به بار بیاورند. جای تعجب نیست که نتایج تحقیقات راهکارهای مدیریتی سرانهی نیرویکار حاکی از آن است که ۳۲ درصد از مدیران براین باورند که بازده بهینهای از توانمندیهای نیروی کارشان حاصل نمیشود.
کارمندانتان توانمندی شگفتانگیزی دارند و ارزشمندترین دارایی شما بهشمار میروند. اگر کارمندان زیرنظر مدیریت شایستهای کار کنند، ترغیب و خودآگاه میشوند، با مأموریت و چشمانداز شرکت احساس نزدیکی میکنند و نهایتاً دست به نوآوری میزنند.
مدیریت به رویکردی چندجانبه در تشویق کارمندان به کار تیمی، ضمن تشویق به رشد شخصی متکی است
در اینجا چندین نکتهی ساده و ارزشمند برای راهبرد مدیریتیتان ارائه میشود.
به وقتش تحسین کنید
یاد بگیرید ورودیهای فردی را شناسایی و از دستاوردها تقدیر و تشکر کنید. ابراز قدردانی به کارمندانتان تأثیر ماندگاری بر تضمین وفاداریشان دارد. هر کارمندی شایستگی چنین تعظیم و تکریمی را دارد و نشاندهندهی این است که به سهم کارمند در موفقیت شرکت ارج مینهید.
یادتان باشد موفقیت را با تیمتان تقسیم کنید، حتی اگر با این کار صرفاً تلاشهای فردی را برجسته میکنید. قدردانی باعث میشود کارکنان برای بهترشدن ترغیب شوند. تقدیر و تشکر منظم، کارمندان را ترغیب میکند به کارشان ببالند. بهترین وجه تحسین کردن رایگان بودن آن است.
به کارمندان آزادی عمل بدهید
مدیریت خُردِ کارمندان هیچگاه رویکرد خوبی نبوده است. هیچ چیز بدتر از مدیری نیست که نگرانی همیشگیاش این است که کارمندان میخواهند به شرکت ضرر بزنند.
این تصور باعث بیزاری کارمندان میشود؛ بنابراین، کارمندان فقط با انگیزهی پرداخت بدهیهایشان سرکار حاضر میشوند. مدیریت خرد به معنای کار بیشتری است که نهایتاً هیچگونه بهبودی در وضعیت شرکت ایجاد نمیکند.
هیچ مدیری نیروی کار ربات مانندی نمیخواهد که از کارکردن طفره بروند و منتظر موعد پرداخت باشند. به کارمندانتان آزادی عمل بدهید تا وظایفشان را به روش خودشان مدیریت کنند و راهکارهای اساسی برای چالشهای پیشرو بیابند. اگر کارمندان واقف باشند که میتوانند کمی خودمختار عمل کنند، اعتمادبهنفسشان تقویت میشود.
گوش کنید
کارمندان دربارهی موقعیتشان در سازمان احساسات و نظراتی دارند. یکی از مهمترین مهارت های مدیریتی افراد گوشدادن به نظرات و گزینش ایدههای خوب در جلسات و نشستهای مشکلگشایی گروهی است. با گوشدادن میتوانید زمینههای مشترک برای تعامل با کارمندانتان را پیدا کنید. البته، گوشدادن باید تا حدامکان با اجرا همراه باشد.

علاوهبر رسیدگی به مسائل کاری، سعی کنید با تیمتان رابطه برقرار کنید. بیشتر افراد میخواهند بدانند که رئیسشان دلواپس نیازهای انسانی آنها است. وقتی مدیری دربارهی رفاه خانوادهی کارمندش پرسوجو میکند یا خستگی افراد را درک میکند، احساس خوبی به افراد القا میشود. در این رابطه کارمندان را در اولویت قرار دهید و حرفهایبودن را هم حفظ کنید؛ تأثیرگذاری رهبری مستلزم حفظ فاصلهای مشخص بین مدیر و کارمند است.
به کارمندان اعتماد کنید
برای اینکه مدیر خوبی باشید، باید به تواناییها و استعدادهای اعضای تیمتان باور داشته باشید. اگر ندارید، پس این افراد جایی در تیمتان ندارند. کار شما تخصیص وظایف است؛ به هرکسی وظیفهای محول کنید که در آن بهترین است. باورداشتن به کارمندان به آنها کمک میکند به خودباوری برسند. درصورتیکه کارکنان بدانند رئیسشان روی آنها حساب میکند و خاطرش جمع است که کار را تکمیل میکنند، عملکردشان خیلی خوب میشود.
برای اینکه مدیر خوبی باشید، باید به تواناییها و استعدادهای اعضای تیمتان باور داشته باشید.
یاد بگیرید چشمپوشی کنید
آن دورانی که کارفرمایان با عصبانیت به کارکنانشان دستور میدادند و انتظار نتیجه هم داشتند، خیلی وقت پیش پایان یافت. چنین کارمندانی هم رفتهاند- به شرکتهایی که قدرشان را میدانند! اگرچه ممکن است کارتان یک دنیا ارزش داشته باشد، واقعا میتوانید بدون اینکه جهان از حرکت بایستد، قدری وا بدهید.
افزودن کمی سرگرمی و تفریح به روزهای کاری روش عالی برای تزریق سرزندگی و نشاط به تیمتان است. این روش محیط کاری مثبتی خلق میکند که اطلاعات آزادانه در آن بهاشتراک گذاشته میشوند و کلیهی امور بهآرامی پیش میروند.
کسی باشید که کارمندانتان به شما پشتگرم باشند
یاد بگیرید از تیمتان مراقبت کنید. هر مدیر ماهری گاهی مجبور میشود در آبهای طوفانی دنیای کسبوکار سکان را به روشی هدایت کند که اعتماد کارمندانش را جلب نماید. تیمتان از شما انتظار دارد اطلاعات و آگاهی بیشتری دربارهی شرکت و کسبوکار داشته باشید.
افراد انتظار دارند هدایتشان کنید و همچنین به احساسات، نیازها، ویژگیهای شخصیتی و ارزشهای آنها توجه کنید. اگر به کارمندانتان ثابت کنید در هر شرایطی کنارشان هستید، درواقع ترغیبشان میکنید که درخواست کمک کنند، مشکلاتشان را با شما درمیان بگذارند و به شما اعتماد کنند.
انصاف داشته باشید، منطقی باشید و همیشه درخدمت تیمتان باشید. اعضای تیمتان را به معاشرت و کمک به یکدیگر ترغیب کنید. اما احتیاط کنید! انرژی بدهید، تشویق و ترغیب کنید، وانمود نکنید که برای همه چیز جوابی دارید. موتوری باشید که موفقیتشان را تضمین میکند، نه راهکاری برای مشکلاتشان.
ممکن نیست تمام مدت بتوانید کلیهی امور را روبهراه کنید، اما در مسیرتان بهسوی رهبر شدن، همین کارهای کوچک ارزش زیادی مییابند. اگر میخواهید افرادتان را خوشحال کنید یا بهرهوری تیمتان را افزایش دهید، باید از کمبودهای موجود سردربیاورید؛ بدین معنی که بهترین منابع تقویت مهارت های مدیریتی افراد تان را پیدا کنید و بهطور کارآمدی از آنها بهرهگیری کنید.
ممکن نیست تمام مدت بتوانید کلیهی امور را روبهراه کنید، اما در مسیرتان به سمت رهبر شدن، همین کارهای کوچک ارزش زیادی مییابند.