تعریف دوره بازگشت سرمایه و هر آنچه که باید بدانید!

تعریف دوره بازگشت سرمایه و هر آنچه که باید بدانید!


در زمان بررسی یک پروژه سرمایه گذاری، تحلیلگران و حسابداران از شاخص‌های مختلفی برای تعیین میزان سوددهی یا زیان احتمالی طرح مورد نظر طی یک دوره زمانی مشخص استفاده می‌کنند تا ببینند آیا پروژه ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر. بازگشت سرمایه یکی از اصطلاحات کاربردی در حسابداری مشاغل گوناگون محسوب می‌شود که در سرمایه گذاری‌های خرد و کلان کاربرد دارد.

تعریف دوره بازگشت سرمایه چیست؟

دوره بازگشت سرمایه به عنوان یکی از تکنیک‌های کاربردی در مدیریت مالی محسوب می‌شود که دوره بازپرداخت سرمایه اولیه را بر اساس یک محاسبه ساده نشان می‌دهد. در تعریف ساده تر این مفهوم باید اشاره کنیم زمانی که یک سرمایه گذاری به نقطه سر به سر برسد.

در واقع زمان بازپرداخت سرمایه در نظر گرفته می‌شود. تمام کسانی که پول خود را در یک پروژه سرمایه گذاری می‌کنند، روی زمان بازگشت سرمایه اصلی خود فراتر از میزان سود تأکید ویژه ای دارند. به همین دلیل است که دوره بازپرداخت بسیار اهمیت دارد. به همین دلیل است که هر چه زمان بازپرداخت سرمایه گذاری کوتاه تر باشد، سرمایه گذاری جذاب تر به نظر می‌رسد.

تعیین دوره بازگشت سرمایه برای تمامی کسانی که قرار است روی یک پروژه جدید یا گسترش پروژه قبلی سرمایه گذاری کنند، مفید خواهد بود. برای مثال شرکتی را تصور کنید که قرار است برای برگزاری یک کمپین تبلیغات دیجیتال 6 ماهه سرمایه گذاری کند. حتی همین شرکت هم انتظار دارد که با بررسی فاکتورهای موجود، زمان بازگشت سرمایه خود را تخمین بزند تا بتواند در مورد درست بودن یا نبودن اجرای این کمپین تصمیم بگیرد.

درک دقیق‌ تر از دوره بازگشت سرمایه

گفتیم که دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که طول می‌کشد تا هزینه سرمایه گذاری بازیابی شود و هر چه زمان آن کمتر باشد، برای سرمایه گذاری گزینه عالی تری محسوب می‌شود. اما این شاخص مالی، فرمول خاص خود را دارد که تحلیلگران برای رسیدن به زمان دقیق از آن استفاده می‌کنند.

بر این اساس لازم است که این گروه مبلغ سرمایه گذاری را بر جریان نقدی سالانه تقسیم کرده و زمان بازگشت سرمایه را محاسبه کنند. اما یک نکته مهم در این شاخص مالی باید مورد توجه قرار گیرد و آن هم این است که ارزش زمانی پول نادیده گرفته می‌شود.

به این معنا که با گذر زمان ارزش سرمایه اولیه کمتر می‌شود. پس اگر با احتساب تورم سرمایه اولیه یک طرح تجاری پس از 5 سال بازگردانده شود، اما ارزش فعلی آن در مقایسه با ارزش خالص قبلی محاسبه نشود، می‌توان گفت که سرمایه گذار متضرر شده است. به عبارتی در برهه ای که تورم به طور مداوم در حال تغییر است، تعیین دوره بازدهی بدون توجه به سایر شاخص‌ها کاری بیهوده است.

برای مثال در سرمایه گذاری 1 میلیاردی سالانه در یک دوره 10 ساله (10 میلیارد سرمایه گذاری)، اگرچه شاید امروز سودآور به نظر برسد، اما همین 1 میلیارد بعد از گذشت 10 سال، ارزش مشابهی نخواهد داشت. این مسئله خصوصاً در کشور ما که تورم به صورت افسار گسیخته و به شکل همیشگی در حال رشد است، بیشتر به چشم می‌آید.

به همین دلیل برای تعیین زمان دقیق بازگشت سرمایه تنها نباید از این شاخص مالی استفاده کرد و تحلیلگران نیاز دارند تا از دیگر فرمول‌ها برای تحلیل هر پروژه سرمایه گذاری استفاده کنند.

دوره بازگشت سرمایه و بودجه بندی سرمایه

بودجه بندی سرمایه ای به عنوان یک فعالیت کلیدی در امور مالی شرکت‌های مختلف و از مهم ترین مفاهیم هر تحلیلگر مالی محسوب می‌شود. این روند ارزش و سودآوری یک طرح سرمایه گذاری را تعیین می‌کند که یکی از راه‌های انجام آن، استفاده از دوره بازگشت سرمایه است. این شاخص در صنایع و مشاغل مختلف، از سرمایه گذاری گرفته تا میزان بودجه بندی شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بر اساس توضیحاتی که دادیم، متوجه شدیم که دوره بازگشت سرمایه بر اساس شمارش سال‌هایی که پول یک سرمایه گذار در پروژه به جریان افتاده است و برای بازیابی سرمایه محاسبه می‌شود. پس این شاخص ارزش زمانی را نادیده می‌گیرد.

بنابراین اگرچه بسیاری از تحلیلگران شاخص دوره بازگشت سرمایه را به دلیل سادگی آن بر سایر شاخص‌ها ترجیح می‌دهند، اما بسیاری از مدیران مالی، صاحبان پروژه‌های تجاری و سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند از ارزش فعلی به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری سرمایه گذاری خود استفاده کنند.

ارزش فعلی مبلغ پول آتی یا جریان نقدینگی با نرخ بازده مشخص است. به عبارت ساده این شاخص نشان می‌دهد که مقدار پول امروزی که قرار است برای سرمایه گذاری در یک پروژه مورد استفاده قرار گیرد، بیش از همان مقدار در آینده ارزش خواهد داشت.

مزایا و معایب دوره بازگشت سرمایه

تا به اینجا به صورت کلی با دوره بازگشت سرمایه و عملکرد آن آشنا شدید. اما برای اینکه بتوانید به خوبی از این شیوه استفاده کنید، باید نقاط قوت و ضعف آن را به خوبی بشناسید و از آن در کنار سایر شاخص‌های مالی بهره ببرید تا بهترین تجزیه و تحلیل را در مورد آینده یک سرمایه گذاری انجام دهید. در ادامه به ذکر مزایا و معایب این روش می‌پردازیم.

مزایای شاخص بازگشت سرمایه

برای درک بهتر استفاده از شاخص بازگشت سرمایه بهتر است با مزایای آن در ادامه آشنا شویم.

استفاده آسان

درک فرمول بازگشت سرمایه آسان است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران و صاحبان مشاغل به استفاده از آن علاقه مند هستند. این فرمول به داده‌های پیچیده ای نیاز ندارد و می‌تواند در مدت زمان کوتاهی میزان سوددهی مورد نظر را تخمین بزند.

تحلیل مقایسه ای

با استفاده از دوره بازگشت سرمایه، امکان تجزیه و تحلیل مقایسه ای بین پروژه‌های مختلف موجود در بازار از نظر سودآوری و استفاده از دارایی وجود دارد.

شاخص اجزای مختلف عملکرد

بازگشت سرمایه را می‌توان به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای عملکردی در نظر گرفت که می‌توان از آن در جنبه‌های مختلف مانند فروش، بازاریابی، استراتژی تبلیغاتی و استفاده مؤثر از دارایی بهره برد.

عدم نیاز به سیستم حسابداری مجزا

یکی دیگر از مزایایی که می‌توانیم برای بازگشت سرمایه برشمریم، وابسته بودن آن به سیستم حسابداری مالی شرکت است. به عبارت ساده تر، داده‌هایی که برای شاخص بازگشت سرمایه مورد استفاده قرار می‌گیرند، نیاز به بررسی و تخمین در یک سیستم مالی و حسابداری جداگانه ندارند و در صورت‌های مالی شرکت قابل دسترسی هستند.

مناسب برای پروژه‌های با ریسک بالا

بازگشت نرخ سرمایه برای تمامی پروژه‌های سرمایه گذاری، خصوصاً طرح‌هایی که ریسک و عدم قطعیت زیادی دارند، کارایی خواهد داشت. بر این اساس می‌توان گزینه‌های نامناسب را از دور بررسی حذف کرد و تنها روی مواردی تمرکز کرد که سودآوری بهتری دارند.

معایب شاخص بازگشت سرمایه

هر شاخص مالی و معیار بررسی سرمایه گذاری، در کنار مزایای خود، معایبی نیز به دنبال دارد. در ادامه نقاط ضعف دوره بازگشت سرمایه را بررسی می‌کنیم.

عدم بررسی زمان

در شاخص بازگشت سرمایه، تنها روی سودآوری طی یک دوره زمانی مشخص تأکید می‌شود. به عبارتی این شیوه تمرکزی روی گذر زمان و از دست رفتن ارزش سرمایه گذاری اولیه ندارد. به همین دلیل تورم در نظر گرفته نمی‌شود که خود می‌تواند یک نقطه ضعف بسیار بزرگ محسوب شود. این شاخص نمی‌تواند بررسی کند که 1 دلار امروز می‌تواند بسیار با ارزش تر از 1 دلار 10 سال دیگر باشد.

نادیده گرفتن جریان‌های نقدی پس از دوره بازپرداخت

از دیگر معایب دوره بازگشت سرمایه هم می‌توانیم به عدم توجه به جریان‌های نقدی پس از دوره بازدهی اشاره کنیم. برای مثال در دو پروژه مشابه ممکن است یک سرمایه گذاری اولیه 4 سال بازپرداخت داشته باشد ولی ارزش فعلی خالص آن منفی باشد.

در حالی که دیگر سرمایه گذاری مشابه 6 سال دوره بازپرداخت داشته باشد ولی ارزش فعلی خالص آن مثبت باشد. این در حالی است که این موضوع در شاخص بازگشت سرمایه بررسی نمی‌شود.

نتایج غیر قطعی

انتخاب حداکثر دوره بازپرداخت با این شاخص بیشتر به ترجیحات و انتظارات تصمیم گیرندگان بستگی دارد و از هیچ روش منطقی یا عینی به منظور تعیین دوره بازدهی استفاده نمی‌شود.

جمع‌بندی

بودجه بندی سرمایه ای یکی از وظایف اصلی در مدیریت مالی محسوب می‌شود که با استفاده از تکنیک‌های مختلفی قابل انجام است. بسته به نوع پروژه ممکن است از فرمول‌های مختلفی برای پیش بینی سود، بازدهی یا دوره بازگشت سرمایه استفاده شود.

همانطور که گفتیم دوره بازگشت سرمایه یا بازپرداخت، به زمان مورد نیاز برای بازیابی هزینه اولیه گفته می‌شود. اگر این زمان زودتر از موعد باشد، نشان دهنده سوددهی فراتر از انتظار پروژه خواهد بود. در حال که بازگشت سرمایه طولانی تر می‌تواند نشانه ای از شکست پروژه باشد.