- بزرگترین تغییرات سازمانهای فعال در حوزهی حسابداری و مالی چیست و الگوهای موثر بر کسب و کار مالی چیست؟
- متخصصان حسابداری و مالی چگونه میتوانند از این الگوها برای فرصتآفرینی بهره ببرند؟
این دو پرسش، مبنای مقالهی پیشِ رو برای تدوین الگوهای موثر بر کسب و کار مالی هستند. در این مقاله نظرات متخصصان حوزهی مالی، حسابداری و تولیدکنندگان نرمافزار حسابداری را که همگی از صاحبنظران هستند، بررسی میکنیم.
نزدیک به 500 سازمان در حوزهی خدمات مالی، حسابرسی و تولید نرم افزار حسابداری که از 2 تا 500 پرسنل داشتند در نظرسنجی شرکت کردند تا الگوهای اساسی که کسب و کارشان را تحت تاثیر قرار میدهد، شناسایی کنند.
بهطور معمول، فرصتهای فراوانی برای شرکتهای تولیدکنندهی نرم افزار حسابداری و مالی، خدمات مالی و حسابرسی وجود دارد تا بتوانند درآمد و سود بیشتری نسبت به قبل کسب کنند؛ اما نکتهی کلیدی این است که صاحبان این کسب و کارها باید فرصتها را بشناسند و شیوهی استفاده از آنها را فرا بگیرند. نظر اساتید و افراد مجرب و متخصص در این حوزه در کنار فرصتهایی که به آنها اشاره میشود، همگی مدرکی بر اهمیت بررسی مسیر آیندهی کسب و کار و حسابداری است.
تحقیقات نشان میدهد کسب و کارها و سازمانهای موفق در حوزهی مالی و حسابداری صرفا بر موضوعات تخصصی حوزهی خود تمرکز ندارند. موردی که بیشتر سازمانهای موفق بر سر آن اتفاق نظر داشتند، اهمیت تکنولوژی و چگونگی بهرهگیری از فرصتهایی است که به واسطهی آن برای سازمانها خلق میشود.
نتایج حاصل از این نظرسنجی که حدود 500 سازمان در آن شرکت کردند، نشان میدهد تنها 18درصد کسب و کارهای مرتبط با حسابداری و امور مالی پذیرای تغییرات و الگوهای نوین کسب و کار هستند و 82درصد کسب و کارها در حوزههای منتخب، آمادگی پذیرش الگوهای نوظهور کسب و کار را ندارند.
در ادامه با اتکا بر نتایج این بررسی، پنج الگوی کسب و کار مالی که سازمانها را تحت تاثیر قرار میدهند، بررسی میکنیم:
- افزایش تمرکز بر خدمات پس از فروش؛ خدمات پس از فروش روزبهروز در حال تغییر و پیشرفت است. این خدمات زمانی صرفا بهشکل حضوری انجام میگرفت، اما امروزه چنین ارتباطی تبدیل به یک فرآیند پیچیده و نامتناهی شده است. ارتباط میان مشتری و سازمان که در گذشته بهشکل محدود و در ساعاتی خاص وجود داشت، امروزه تبدیل به پدیدهای شده است که همواره و در هر لحظه میبایست برقرار باشد.
واقعیت این است که شاید این روزها چابکی و سرعت در خدمترسانی یک فرصت باشد، اما در آیندهای نزدیک یک «باید» است؛ سرعت تغییرات در دنیای کسب و کار بهشدت رو به افزایش است و سازمانی که توجه صِرف به افزایش دانش تخصصی (بهطور مثال دانش مالی) بدون در نظر گرفتن تکنولوژی دارد، رقابت را از دست میدهد.
در این پژوهش، از هر 10 سازمان موفق، هشت سازمان بر اهمیت افزایش کیفیت خدمترسانی به مشتریان واقف بودند و اعتقاد داشتند در آینده کیفیت خدمات بر مشتریان تاثیر شگرفی بر کسب و کارشان دارد؛ همچنین با مورد پرسش قرار دادن اهمیت تکنولوژی در کیفیت خدمترسانی، 76درصد سازمانهای شرکتکننده در این پژوهش، نقش تکنولوژی در خلق ارزش برای مشتریان را اجتنابناپذیر دانستند.
- تکنولوژی و یکپارچگی اطلاعات؛ اهمیت و دستاورد یکپارچگی تکنولوژی در چیست؟ طبق نتایج بهدست آمده در این پژوهش، مدت زمان فرآیند ارائهی پیشفاکتور تا پرداخت توسط مشتری در سازمانهایی که آمادگی نسبتا بالاتری برای پذیرش تکنولوژی داشتند، بسیار کمتر است. تحقیقات نشان میدهد چنین فرآیندی حدود 10 روز کاری در سازمانهایی که فرآیندهایشان از حالت مدیریت سنتی به سیستمی تغییر کرده است، سریعتر خاتمه مییابد.
50 تا 60درصد افزایش سرعت در خاتمهی فرآیندها، نتیجهی یکپارچگی اطلاعات و کاهش دوبارهکاریهاست و با اتکا به تکنولوژی و یکپارچگی اطلاعات میتوان خدمترسانی به مشتری را سرعت بخشید.
- فرصتهایی که تکنولوژی موبایل ارائه میدهد؛ تقریبا 80درصد کسب و کارهای موفق معتقدند تلفن همراه به واسطهی قابلیت حمل، تاثیر بهسزایی بر کسب و کار خواهد گذاشت؛ همچنین در میان حسابدارانی که هم اکنون از راهکارهای موبایلی استفاده میکنند، نتایج درخور توجهی بهدست آمده است: بهبود 58درصدی کیفیت خدمات به واسطهی افزایش بهرهوری تا 55 درصد.
این پروژه تحقیقاتی نتیجه جالب توجه دیگری نیز داشت؛ بر پایهی این تحقیق، مشخص شد بیشتر سازمانهای مدرن در حوزهی مالی و حسابداری، اقدام به پیادهسازی تکنولوژی Cloudکردهاند، این در حالی است که تعداد کمتری از سازمانهای سنتی تمایلی به بهرهگیری از این تکنولوژی دارند.
- مدیریت استعدادها و جانشینپروری؛با اتکا به نتایج بهدست آمده از تحقیق، مشخص شد که از هر 10 سازمان موفق، 7 سازمان اهمیت ویژهای برای مدیریت استعدادها و جانشینپروری قائل هستند. از طرفی صرفا در 30درصد از سازمانهایی که بهشکل سنتی مدیریت میشوند، موضوع جانشینپروری مهم است.
همچنین، سازمانهای متوسط و بزرگ که عموما بیش از 50 پرسنل دارند، معمولا بهطور رسمی برنامهای برای جانشینپروری در نظر میگیرند تا بتوانند نیروهای مستعد را حفظ کنند. این موضوع در سازمانهایی با حدود 25 پرسنل، تقریبا نادیده گرفته میشود.
- شبکههای اجتماعی، ابزاری اثربخش برای کسب و کار؛ نزدیک به 70درصد سازمانهای موفق هم اکنون شبکههای اجتماعی را ابزاری ضروری برای کسب و کارشان میدانند و از آنها بهمنظور خدمترسانی و تبلیغات استفاده میکنند. این در حالی است که حدود 28درصد از سازمانهای موفق، در نظر دارند طی یک یا دو سال آتی از شبکههای اجتماعی بهره ببرند و فقط 2درصد کسب و کارهای موفق، برنامهای برای حضور در شبکههای اجتماعی ندارند.
در میان سازمانهایی که در این پژوهش در طبقهی سازمانهای مدرن قرار نمیگرفتند، 55درصد در حال استفاده از شبکههای اجتماعی هستند و 34درصد از آنها در حال برنامهریزی برای حضور در شبکههای اجتماعی هستند.
استفاده از شبکههای اجتماعی بهمنظور برقراری ارتباط موثرتر با مشتریان اجازه میدهد تا صنایع و کسب و کارها بهشکل بهتری شناخته شوند و نیازهایشان بهتر درک شود.