آشنایی با نقطه سر به سر در کسب‌وکار

آشنایی با نقطه سر به سر، مرز باریک بین سود و زیان و کسب‌وکارها


کسب درآمد خالص و سوددهی هدف اصلی فعالیت‌های هر کسب‌وکار است. موفق‌ترین برندها برای اطمینان از کسب سود، صرفه مالی هر پروژه جدید را می‌سنجند. نقطه سر به سر یک روش تجزیه‌وتحلیل برای برآورد درآمد بالقوه است. کسب‌وکارهای بزرگ با استفاده از این تحلیل کارآمد، زمان رسیدن به سوددهی را پیش از شروع کار تخمین می‌زنند. در این مقاله، تحلیل سر به سر با بیانی ساده و همراه یک مثال بررسی شده است. مطالعه مطلب زیر می‌تواند یک شروع قدرتمند برای رساندن کسب‌وکار به سوددهی باشد.

رادیو مالی قسمت ۱۹۱: گزارش بهای تمام شده برای اداره مالیات

قسمت ۱۸۸: تغییرات استانداردهای حسابداری و آینده گزارشگری مالی

نقطه سر به سر چیست؟ یک تحلیل حیاتی برای کسب‌وکارهای موفق

ارائه یک تعریف ساده از نقطه سر به سر اصلاً دشوار نیست. این مفهوم که در زبان انگلیسی با نام «Break Even Point» شناخته می‌شود، زمان برابری هزینه با درآمد است. در نقطه سربه‌سر یا تعادل، فروش محصولات یا خدمات کسب‌وکار به جایی می‌رسد که درآمد، کل هزینه را جبران می‌کند. در نقطه BEP خبری از سود خالص نیست و فقط تراز مالی از نظر مخارج ورودی با درآمد خالص برابر می‌شود. مدیری که سازمانش را به حالت تعادل رسانده، هیچ درآمدی کسب نمی‌کند. از طرف دیگر در حالت تعادل فعالیت‌ها منجر به زیان نمی‌شوند که این یک خبر خوب است. 

معمولاً حسابداران مسلط به نرم افزار مالی قادر به برآورد نقطه سربه‌سر هستند. تلاش یک کسب‌وکار برای پروژه‌‌های جدید باید زمانی آغاز شود که تحلیل‌های اقتصادی مختلف انجام شده باشند. بازار با همه قوانین نوشته و نانوشته‌اش به هیچ‌کس رحم ندارد. خوش‌بینی و مثبت‌نگری قطعاً یکی از ارکان موفقیت در هر زمینه است، اما دید مثبت، درآمد را تضمین نمی‌کند.  روابط ریاضی در قالب سود و زیان، سرنوشت پروژه‌ها را مشخص می‌کنند؛ نه رویاپردازی‌های افراد!

کاربرد تحلیل نقطه سر به سر در شرکت‌های موفق

کاربرد نقطه سر به سر؛ تحلیلی فراتر از یک نمودار ساده

موفق‌ترین برندها پیش از آغاز هر فعالیت جدید، صرفه اقتصادی پروژه را با استفاده از آنالیزهای دقیق بررسی می‌کنند. نقطه سر‌به‌سر که در یک روش تحلیل با همین اسم استفاده می‌شود، دیدگاه هر شرکت نسبت به پروژه جدید را مشخص می‌کند. تحلیل Break Even Point جزو وظایف واحد حسابرسی است. یک حسابدار برای تخمین حالت تعادل باید هزینه‌هایی مثل انواع مالیات شرکت ها را هم لحاظ کند. مهم‌ترین دلایل اهمیت و کاربردهای تحلیل نقطه سر به سر را در بخش زیر بخوانید: 

  • تأثیر افزایش هزینه‌های شرکت روی وضعیت نقطه سر به سر
  • حداقل میزان فروش برای جلوگیری قطعی از ضرر
  • تأثیر سرمایه‌گذاری برای تجهیزات نو در وضعیت نقطه سربه‌سر 
  • زمان رد‌ شدن فروش محصول جدید از نقطه BEP
  • تأثیر خارج کردن یک محصول از دسترس مشتری در برقراری حالت سر به سر
  • میزان سود و ضرر در هر اندازه از خروجی مفروض
  • تأثیر افزایش یا کاهش قیمت محصولات روی میزان درآمد خالص

محاسبه نقطه سر به سر می‌تواند روی مشتریان نیز تأثیر بگذارد. با استفاده از آنالیز BEP، یک شرکت امکان افزایش یا کاهش قیمت محصولات و خدمات را بررسی می‌کند. تعیین قیمت فروش برای دستیابی به حداکثر سود یا محاسبه میزان کاهش قیمت تا حد جلوگیری از ضرر روی پویایی بازار تأثیر می‌گذارد. هرگونه اشتباه در تخمین نقطه سر به سر شاید موجب از دست‌ دادن مشتریان شود. شرکت‌های موفق با استفاده از بهترین نرم افزارهای حسابداری، سوابق مالی را به‌دقت ثبت می‌کنند. آگاهی از میزان هزینه‌ها، روی دقت تحلیل سربه‌سر تأثیرگذار است.

نقطه سر به سر؛ حالت تعادل درآمد و هزینه

حسابداری تولیدی خود را به سپیدار بسپارید

محاسبه بهای تمام‌شده

گزارش‌های تحلیلی از فروش و انبار

برنامه‌ریزی بهینه انبار

کاهش اتلاف مواد اولیه در خط تولید

قیمت‌گذاری و برنامه‌ریزی سودآور

اهمیت آشنایی با انواع هزینه در نحوه محاسبه قیمت سر به سر

یک مدیر موفق یا حسابدار کاربلد برای محاسبه نقطه سر به سر ابتدا باید با انواع هزینه‌ها آشنایی داشته باشد. دسته‌بندی هزینه‌های یک شرکت به دو مجموعه ثابت و متغیر جزو مهمترین استانداردهای حسابداری است. این دو نوع هزینه را در ادامه بررسی کرده‌ایم:

1- هزینه‌های ثابت، مستقل از میزان فروش 

هزینه‌های ثابت یا Fixed Cost در محاسبه نقطه سر به سر جزو مخارجی هستند که تغییر میزان فروش تأثیری روی اندازه‌شان ندارد. مواردی مثل اجاره و شارژ دفتر، دستمزد نیروی انسانی، مخارج ایاب‌وذهاب پرسنل و هزینه خط تولید جزو مخارج FC هستند. 

2- هزینه‌های متغیر، وابسته به فروش محصولات

هزینه‌های متغیر یا Variable Cost درست در نقطه مقابل مخارج ثابت قرار دارند. اگر با افزایش یا کاهش میزان فروش محصولات یا خدمات شرکت، هزینه‌ای تغییر کند، در دسته موارد متغیر قرار می‌گیرد. مثلاً هزینه تأمین مواد اولیه و حمل‌ونقل محصولات جزو مخارج VC هستند. هزینه متغیر کل (TVC) به‌ازای میزان فروش هر واحد (n) از محصولات به‌صورت زیر محاسبه می‌شود.

  1. TVC = n x VC
اهمیت هزینه ثابت و متغیر در رسیدن به نقطه سر به سر

فرمول نقطه سر به سر مالی، تعیین‌‎کننده آینده پروژه‌های یک شرکت

مخارج ثابت و متغیر در صورتهای مالی هر شرکت موجود هستند. نقطه BEP یعنی برابری مجموع هزینه ثابت و متغیر (Total Cost) با کل درآمد (Total Revenue) که به‌صورت زیر نشان داده می‌شود:

  1. TC = TR

مجموع هزینه‌ها با هزینه ثابت به اضافه هزینه متغیر برابر است: 

  1. TC = FC + (n x VC) 

از طرف دیگر، درآمد نهایی نیز با تعداد واحدهای فروخته‌شده (n) ضربدر قیمت هر محصول (P یا همان Price) برابر است: 

  1. TR = n x P

با جاگذاری فرمول‌ها در معادله نقطه سر به سر (معادله 2) داریم: 

  1. FC + (n x VC) = n x P

اگر بخواهیم میزان فروش هر واحد از محصول برای رسیدن به نقطه سر به سر را محاسبه کنیم، فرمول 5 را با محاسبات ریاضی به‌صورت زیر درمی‌آوریم:

  1. n = FC / (P – VC)

برای رسیدن به میزان موردنظر سود (Profit) نیز باید معادله 2 را به‌صورت زیر تغییر داد. در حالت زیر، میزان فروش موردنیاز برای رسیدن به یک حد خاص از سود مشخص می‌شود.

  1. n x P = FC + (n x VC) + Profit       8)  n = (FC + Profit)/(P – VC)

نقطه سر به سر به زبان ساده؛ محاسبه با یک مثال 

فرمول‌های بالا برای علاقه‌مندان به ریاضی جذاب خواهد بود، اما نحوه استفاده از فرمول BEP را می‌توان با یک مثال ساده نشان داد. یک پروژه جدید را در نظر بگیرید؛ هزینه ثابت ماهانه با درنظرگرفتن موارد مختلف مثل دستمزدها و مالیات حقوق کارگران 40 میلیون تومان برآورد شده است. هزینه متغیر برای تولید هر واحد 160 هزار تومان و قیمت نهایی فروش را هم 350 هزار تومان در نظر بگیرید. حالا تیم حسابداری باید صرفه اقتصادی پروژه جدید را بررسی کند. نقطه سر به سر با فرمول (6) به دست می‌آید: 

n = FC / (P – VC)

n = 40,000,000 / (350,000-160,00)

با حل معادله، میزان تولید موردنیاز واحدها برای رسیدن به نقطه سر به سر برابر با 250 خواهد بود. این یعنی شرکت برای سوددهی باید بتواند بیشتر از 250 محصول در ماه تولید کند. 

پیش‌بینی رسیدن به سوددهی با تحلیل سر به سر

نرم افزار حسابداری سپیدار، همراه کسب‌وکارهای موفق برای رسیدن به نقطه سر به سر

در این مقاله سعی کردیم مفهوم نقطه سربه‌سر را به واضح‌ترین شکل ممکن بیان کنیم. در نقطه Break Even Point یا حالت تعادل، هزینه‌های شرکت برابر با کل درآمد است. مجموعه‌ای که در نقطه تعادل قرار داشته باشد، هیچ بدهی و سودی ندارد. هرچه نقطه سر به سر فروش پایین‌تر باشد، ثبات مالی و توانایی پرداخت بدهی شرکت نیز بهتر خواهد بود. شرکت‌های با محاسبه نقطه تعادل، استراتژی فعالیت‌های جدید را مشخص می‌کنند. 

برای دستیابی دقیق به حالت BEP، صورت‌حساب‌ها و سوابق مالی باید به‌دقت ثبت شده باشند. نرم افزار حسابداری سپیدار سیستم، یک برنامه فوق‌العاده است که در عملیات‌های مختلف مالی کاربرد دارد. یادگیری نرم افزار سپیدار آسان است و قابلیت شخصی‌سازی برنامه نیز وجود دارد. یک برنامه حسابداری پرکاربرد مثل سپیدار به رشد شرکت‌های کوچک و بزرگ و برنامه‌ریزی بر اساس نقطه BEP کمک می‌کند. کارشناسان مجرب ما در بخش نظرات پاسخگوی سؤالات و ابهامات شما درباره نقطه سر به سر هستند.